یادداشت| دومینوی بیکیفیتی در نگارش رسالههای دکتری
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، کنشگران علمی در کشور آهستهآهسته حس خود اثربخشی خویش را از دست میدهند و این تهدید بزرگ ملی است. باید بررسی شود چه عوامل سیاستی و مدیریتی و ساختاری دستبهدست هم دادهاند و ممکن است حداقل بخش قابلتوجهی از نخبگان علمی را به این نتیجه برسانند که از کوشش برای اصلاح علمی کشور مأیوس شوند و بگویند هر چه اهتمام میکنیم، سیاستها و ساختارها اصلاح نمیشود و سرانجام نتیجه بگیرند که هیچ کاری برای مصالح عمومی کشور نمیتوانند انجام دهند و فقط دنبال فعالیتهای معمول آموزشی و پژوهشی خود بروند.
در صورت افت حس خود کارآمدی نخبگان علمی و مهاجرت آنها به بیرون، دیگر چه کسانی باید پنجره سیاست و دریچههای سیاستگذاری را باز کنند؟ متأسفانه سیستمهای سیاستگذاری دانش جذب نمیکند. دانش در ایران یک کالای زینتی و پرستیژی است. باید فکری هم به حال «درماندگی آموخته» بکنیم.
سیستم گشوده به جهان اجتماعی نیست زیرا احساس نیازی در آن دیده نمیشود تا بر اساس دانش کار کند. البته بدون یأس باید همچنان به کنش علمی ادامه داد. در جوامعی که ساختارها بهقدر کافی توسعه پیدا نکردهاند، عاملیت و ظرفیت اشخاص، مهم است.
این در حالی است که دومینوی بیکیفیتی در نگارش رسالههای دکتری در کشور راه افتاده است. باید بکوشیم ضد دومینوی بزرگی برای کیفیت راهاندازی کنیم. گام اول این است که نهادی راهاندازی شود که بهصورت علمی و حرفهای توسط دانشگاهیان برجسته، دانشمندان و کاملاً غیردولتی، هرچند در همکاری با دولت که هرساله بر مبنای داوریهای کاملاً دقیق بیطرفانه، جایزه بهترین رساله دکتری آموزش عالی تعیین بکند. این راهکار میتواند مقدمهای برای جایزه بهترین رسالهها در همه گروهها و رشتهها باشد.
در وهله دوم باید توسط اساتید برجسته، حرفهایها و دانشگاهیان تراز اول در همه جای ایران، نهاد ملی اختیار بخشی به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از طریق همکاری دانشگاه، دولت و ذینفعان اجتماعی تأسیس شود و عضو شبکه بینالمللی نهادهای تضمین کیفیت در آموزش عالی شود و امر ارزیابی درونی و بیرونی در سطوح مؤسسات و برنامهها را در ایران سامان بدهد و شبکهای ملی از دانشگاهها و گروههای باکیفیت اعتبارسنجی شده را راه بیندازد تا هر موسسه یا برنامه آموزش عالی به این نتیجه برسد که باید در خود کیفیت ایجاد کند و عضو این لیگ و شبکه کیفیت شود در غیر این صورت فاقد اعتبار میماند.
گروههایی که ارزیابی درونی و بیرونی میشوند باید وارد شبکه شوند و شبکه گروههای ارزیابی و بیرونی درونی شده و اعتبارسنجی شده، توسعه پیدا کند و هر موسسه یا گروهی که در این شبکه کیفیت نداشته باشد در جامعه شناخته شود و نتواند دانشجو جذب کند و جامعه برحسب انتخاب احسن، عملاً رونق آن موسسه یا گروه فاقد معیارهای لازم و کیفیت و تناسب لازم را از رونق بیندازد.
اگر موسسهای دولتی برای الزام دوره دکتری آموزی آموزش عالی به ارزیابی درونی، بیرونی و منطقهای، مکلف شود، ممکن است کار جنبه بوروکراتیک پیدا بکند و آن ارزیابی، کاری اداری میشود و نتیجه نمیدهد.
در ایران روشهای رویکردهای انتقادی لازم است. باید بهجای توسل به مؤسسات دولتی، از اول یک مرجع معتبر علمی ایجاد شود، یعنی یک گروه مرجع ایجاد شود، کمیته اعتبارسنجی برنامه دکتری آموزش عالی یا برنامه تحصیلات تکمیلی آموزش عالی به وجود بیاید. شورا، بورد یا هیئت یا کمیته به وجود بیاید و تمام اساتید برجسته دانشگاهها در این کمیته حضورداشته باشند.
همچنین لازم است از استخدامکنندگان، صنعتهای بزرگ و چند نفر از وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دولت، کسبوکارها و خُبرهای از سازمان سنجش نیز در این کمیته عضو شوند؛ و این شورا، چارچوب عمل را به دانشگاهها ابلاغ کنند و از طرف وزارتخانه نیز اینکه مسیر اعتبارسنجی و برنامه آموزش عالی این است (ارزیابی بیرونی و درونی) اعلام شود؛ و در بازه زمانی چهار یا پنجساله تعریف شود که ارزیابی درونی و بیرونی انجام شود و سپس در سطح ملی فعالیت کنند.
*مقصود فراستخواه، استاد برنامهریزی توسعه آموزش در موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/